به چشم.

دیر نخواهد بود زمانی که یکی از ماااا خواهد مرد و دیگری، باقی عمرش را نیز، همچون سالهای گذشته، در حسرت روزهایی که به امید رسیدن به "زندگی بهتر" از دست رفت، از دست خواهد داد. حسرتی بی‌پایان و عمیق و زندگی‌ای سرشار از خوشی‌های نمایشی....

به چشم....

نه نه نه دل دیوونه‌م، نمیتونم غیر از تو، عاشق کسی بمونم.....

ایتز یور چویس.....

انجمن زیبارویان فضولچه‌ها، به همراه طرح روی جلد....

کی بود رد داده بود؟ من؟ تو؟ دیوونه‌هه؟

تو در خانه‌ من زندگی میکنی، نزدیکترین جا، حتی نزدیک‌تر از اهالی خانه. خوابش را هم دیده‌ام.

زیزگزاگ‌های ماااا.....

به چشم....

حتی اگر همچو سنگ قرار است خاموش و ساکت باشم. اگر استخوان در گلو و اره در دل سکوت را تنها مرهم درد کرده است. با همه اینها مگر میشود؟  مگر میشود مااا این رهروان خسته و دلخون راه عشق مااا ستایندگان عشق و به چشم....